بر قلب سنگی ات كتیبه ای خواهم نوشت از دردهای تاریخی و داغهای اساطیری ام، یادگاری برای لیلاها و مجنون های آینده، تا بخوانند قصه شیدایی و شوریدگی های عاشقی را كه طاقتش كوه را به ستوه آورد، و بیقراری هایش موج را پریشان كرد، صبوری اش ثانیه ها را به تحسین وا داشت.آوازهایش را بلبلان به خاطر سپردند، ابرها با چشمانش گریستند، بادها شرح شیفتگی و تشنگی اش را منزل به منزل و بیابان در بیابان با خود برند و پایمردیش زبانزد مردها شد.برقلب سنگی ات چنان شعله در خواهم نوشت كه شمعها و پروانه ها افروختن و سوختن را به فراموشی بسپارند.بر قلب سنگی ات كتیبه ای خواهم نوشت آیندگان را،اگر بتواند خون نشود و همچنان سنگ بماند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 4 دی 1391 | 15:10 | نويسنده : vafa |