بيهوده است !
شاخه رامحكم گرفتن اين زمان بيهوده است
برگ مي ريزد ستيزش با خزان بيهوده است
بال وقتي بشكند از كوچ هم بايد گذشت
دست و پا وقتي نباشد نردبان بيهوده است
در من ابله توان ذره اي پرهيز نيست
پرت كن مارا به دوزخ امتحان بيهوده است
من به دنبال خدايي كه بسوزاند مرا
همچنان مي گردم
اما همچنان بيهوده است !
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391نظر بدهيد
| 23:30 | نويسنده : vafa |